زنده تراش

ساخت وبلاگ
من و تو از جنس نوریم مثل روحیم از یه عالم دیگهنوری که با چشم ظاهر بین دیده نمیشهمثل نور پشت پنجرهواقعیه اما چه کسی اونو میبینه؟اومدیم کلی راه از یه عالم دورزندانی در دنیای نورانی با روح های شیطانیفراری هستیم ما از دست اونا ،یه وقت نرسن به ما !!؟؟زمان رو از دست دادیم با ورود به این جسم هاناچار بودیم به اینجا بیایم برای پیدا کردن یه سری چیزامیدونستم چقدر خطر داره و ممکنه هیچوقت موفق نشیمتو گفتی من اول میرم بعد تو بیا پایینگفتی پیدام کنچون این جسم یه کالبد و به یاد نمیاره توروگفتم نگرانم که از هم گم بشیماز هم دور بشیماصلا از بعد زمان فراموش بشیمبعد از ترک این جسم به عقب محو میشیممثل بسته های برگشتی ،، برگردیم به بهشت قلابی؟این همه تلاش برای فرار !! محو میشهگفتی به من نگران نباش بیدارمون می‌کنه ،عشق بینمون ، پیدامون می‌کنهاین حس خوب درما باعث دیدارمون میشه.و من از اون روزی که این الهام رو در خواب دیدممنتظرم تا عشقم صدایت بکنهنمی‌دونم چقدر برای بودن زمان دارم!دیوونه میشم ، منی که هرکاری از دستم بر میادالان واقعا هیچ کاری از دستم بر نمیاد.فقط امیدوارم عشقم بیدارت کنه.مگه شده حتی یه روزمن اَز حالِ تو غافل شمحالا چرا رو به رومیداری من رو ببینی خاکستر(بهت گفتم)درد توو سر اونقدر دارم که نمیخوام دیگه عاشق شمهر چی زخم داشت داد به من رفتهمه لحظه ها رو از یادش رفتدست ما رو تا ول کردنقشه هاشو کامل کردعشقش به من پَر زد و یه نقطه شد توو عمق آسمونهر چی بین ما بود واست چی بود که انقدر زود شد تمومگریه نمیکنم دیگه ، اما بغض شد دارومفکر نکنم اصلاً این قبرِ دیگه مُرده باشه توش.​بگو اشتباه میکنم ، جواب بده لطفا زودبگو دوسم داری اما نبود فرصت خووببگو تقدیره تقصیرشاصلا فحش بده به منبنداز گردن من تصمیم زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 62 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 16:34

با دیدن عکست ، دریای ذهنم طوفانی میشهمیره خاطره بازی و لحظه ها رو بیادم میارهبا درد زیاد احساسات رو به یادم میارهبشدت طوفانی پشیمانی ها رو بیادم میارهمیدونی در آخر به کجا ختم میشه؟به همون نیرویی که در درونت هستو منو با اولین نگاهت جذب خودش کردگویی این حس برام آشناتر از آشناستانگار دارم صدای نیروی درونت رو می‌شنوم اما احساس میکنم این صدا ذره ذره از درونت کم میشهو این منو میترسونه ،و به من میفهمونه که وقت اضافه هم روبه اتمامهو دیگه زمانی نداریم برای برگشتن و برای باهم بودنو بعد درون ذهنم برمیگردم به خیره شدنه تصویرتو به حقیقتی میرسم که نادیده میگرفتمهمونی که از یادم رفته بوداینکه تو بودی که منو پیدا کردیتو منو جذب کردیو بعد من احساس کردم که سالها میشناسمتاما نمیدونم به چه دلیل ولم کردیاما میدونم غرورمون بی‌تقصیر نبود در تصمیماتمونولی در حقیقت این تو بودی که منو پیدام کردی ، اما ..اما شاید من آنقدر خوب نبودم که بتونم نگهت دارمشاید پر از نقص بودماز خیره شدن تصویرت دوباره کلی راه توی ذهنم طی میکنمتا میرسم به اینکه مشکل از منهو این منو به فکر فرو می‌بره از نقص جسمی تا نقص فکریبگذریم ..در درون تصویرت غرق میشم و کلی راه میرمدر درون هزارتوی تصویرتاما به آخرش نمی‌رسم چون تنها و نا امیدمو باز برمیگردم بیرون از ذهنمو به همین افکاری که توی لحظه آیی کوتاه اتفاق افتاد فکر میکنمانگار در دنیای دیگه ایی رفتم و برگشتممتفاوتر از دنیای ذهنیمدنیایی فقط مربوط به من و تواما در آخر به اشک ختم میشهپس قرتش میدم توی گلوم و به بغض تبدیل میشهو تا مدتی بغضت در درونم زندگی می‌کنهگویی که دنیا هم همین اندازه واقعی و همین اندازه خیالیاینو میدونم عشقم به تو ماله جسم و ظاهر نیست ، فانی نیستعاشق نیرویی هستم که در زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 53 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 16:34

مرورگر شما از پخش کننده پشتیبانی نمیکندممنونم ازت که جملاتم رو میخونیحالا ازت میخوامبا همون صدای درونتبا همون صدای درون ذهنت به خوندن ادامه بدیو از خودت بپرس من چه کسی هستم برای تو؟اما تو برای من یه در بسته بودی!یه بن بست!و با اعتماد به سقفی که داشتم،فکرش هم نمی‌کردم آنقدر زود در زندگی بهش برسماول راه ، اونم در قالب تووای از غرور کاذباما اینو برای خودم نمی‌گماز درونت از صدای ذهنت بپرسمن چه کسی هستم برای توبرای من تو بیشتر از یه بن بستیبرای همینه که پای این در بسته نشستممنتظرم و دیگه به راهم ادامه نمی‌دمتو بیشتر از یه در بسته ای برای منچون نمی‌دونم چطور ادامه بدم وقتی به بهترین هدفم نرسیدماصلا هنگ کردم که آیا هدف دیگه ای از زندگیم داشتم ؟من آدمی هستم که از شروع زندگی فقط بدنبال هدف هام بودو بهشون هم رسیدمشاید همین باعث غرورم شده بود.در واقع زندگی رو از اول از نگاه متفاوتی می‌دیدممثل خیلی ها معتقد بودم اگه این زندگی فانیمارو به هدف هامون نرسونه چه فایده آیی داره برامون.بعد از رسیدن به خیلی از خواسته هامهدف زندگیم رو گذاشتم روی توو بعد هدف های خیلی بزرگتر و غیر فانیاشتباه منه مغرور این بود که خواستم دوتا دوتا برم جلومن کی باشم که بخوام هدف های غیر فانی داشته باشمزندگی بوسیله تو به من فهموند که من خیلی کوچیکمخیلی کوچیکتر از هدف های فراتر از فانی بودنزندگی تورو گذاشت بن بست برای مندر واقع این اولین امتحانه من هم بوداما من این امتحان قبول نمی‌کردم که تو برای من باشی فقط یه در بستههیچوقت اینو قبول نمیکردم که اصلا این امتحان رو شروع کنمتو عزیزترین آدم درونم بودیهیچوقت قبول نمیکردم که ازت گذر کنمحالا هم ترجیح میدم این بن بست برام خط پایان باشهتا این که یه دور برگردون ساده در زندگی باش زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 51 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 16:34

اینجا جزیره ی منه در اقیانوس احساساتاسم من هست آیدینمن رو تک بعدی نبینچون نمی‌فهمی نوشته هامومن کوه هستماما حاصل درد و رنج هامجسمم پیرهذهنم دیوهعوارض عشقه دیگه.:::::««««»»»»:::::.جوونیم در انتظار جوونی گذشتمن از تمام بهار های زندگیم موندم عقباین روزا مسیر زندگیم شده شکل ذوزنقهروز ها تهی میشه میره ،   تا وقتی سایه ماه رو ببینهدو روز دیگه همه پیر میشیم ، تا وقتی ثانیه هم بمیرهشاید یه رول میریم ، تا شب رنگه صبح رو ببینههمه گل میشیم طوری که لحظه مارو بچینهدر آخر ، خاک میشیم ،تا خواسته هامون بمیره:::::::::::::::::::::::::::::نگران نباشاگه جواب مرامو رکب میگیریاگه توی خطاهای زندگیتم عقب میشینیاگه کام نمیده سیگارت، نم گرفته زیر باروناگه بریدیو دلت داره غرق غسه میشه ارومنگران نباش::::::::::::::::::::::::::::::::وقتی بودی بامن خوب بود حالم میدیدم ماه رو تو نگاهت حالا نیستی تو اما شکر خدا که خوبه حالت::::::::::::::::::::::::::::::::خیلی وقته فرقی بین شنبه هام با جمعه نیستخیلی وقته دیکه برام شب پنجشنبه نیستخیلی وقته هر روزم جمعستخیلی وقته هر روزم خستگی  هر روزم حس بد بیداری در تنهاییعادی شده جمعه بودنمروزهام پودر شدن دور شدن فراموش شدناما بیخیاله روز های بد , چاره ای نیست از این این نیز بگذرد زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 55 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 17:42

اینجا جزیره ی منه در اقیانوس احساساتاسم من هست آیدینمن رو تک بعدی نبینچون نمی‌فهمی نوشته هامومن کوه هستماما حاصل درد و رنج هامجسمم پیرهذهنم دیوهعوارض عشقه دیگه.:::::««««»»»»:::::.جوونیم در انتظار جوونی گذشتمن از تمام بهار های زندگیم موندم عقباین روزا مسیر زندگیم شده شکل ذوزنقهروز ها تهی میشه میره ،   تا وقتی سایه ماه رو ببینهدو روز دیگه همه پیر میشیم ، تا وقتی ثانیه هم بمیرهشاید یه رول میریم ، تا شب رنگه صبح رو ببینههمه گل میشیم طوری که لحظه مارو بچینهدر آخر ، خاک میشیم ،تا خواسته هامون بمیره:::::::::::::::::::::::::::::نگران نباشاگه جواب مرامو رکب میگیریاگه توی خطاهای زندگیتم عقب میشینیاگه کام نمیده سیگارت، نم گرفته زیر باروناگه بریدیو دلت داره غرق غسه میشه ارومنگران نباش::::::::::::::::::::::::::::::::وقتی بودی بامن خوب بود حالم میدیدم ماه رو تو نگاهت حالا نیستی تو اما شکر خدا که خوبه حالت::::::::::::::::::::::::::::::::خیلی وقته فرقی بین شنبه هام با جمعه نیستخیلی وقته دیکه برام شب پنجشنبه نیستخیلی وقته هر روزم جمعستخیلی وقته هر روزم خستگی  هر روزم حس بد بیداری در تنهاییعادی شده جمعه بودنمروزهام پودر شدن دور شدن فراموش شدناما بیخیاله روز های بد , چاره ای نیست از این این نیز بگذرد زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 51 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 17:42

اینجا جزیره ی منه در اقیانوس احساساتاسم من هست آیدینمن رو تک بعدی نبینچون نمی‌فهمی نوشته هامومن کوه هستماما حاصل درد و رنج هامجسمم پیرهذهنم دیوهعوارض عشقه دیگه.:::::««««»»»»:::::.جوونیم در انتظار جوونی گذشتمن از تمام بهار های زندگیم موندم عقباین روزا مسیر زندگیم شده شکل ذوزنقهروز ها تهی میشه میره ،   تا وقتی سایه ماه رو ببینهدو روز دیگه همه پیر میشیم ، تا وقتی ثانیه هم بمیرهشاید یه رول میریم ، تا شب رنگه صبح رو ببینههمه گل میشیم طوری که لحظه مارو بچینهدر آخر ، خاک میشیم ،تا خواسته هامون بمیره:::::::::::::::::::::::::::::نگران نباشاگه جواب مرامو رکب میگیریاگه توی خطاهای زندگیتم عقب میشینیاگه کام نمیده سیگارت، نم گرفته زیر باروناگه بریدیو دلت داره غرق غسه میشه ارومنگران نباش::::::::::::::::::::::::::::::::وقتی بودی بامن خوب بود حالم میدیدم ماه رو تو نگاهت حالا نیستی تو اما شکر خدا که خوبه حالت::::::::::::::::::::::::::::::::خیلی وقته فرقی بین شنبه هام با جمعه نیستخیلی وقته دیکه برام شب پنجشنبه نیستخیلی وقته هر روزم جمعستخیلی وقته هر روزم خستگی  هر روزم حس بد بیداری در تنهاییعادی شده جمعه بودنمروزهام پودر شدن دور شدن فراموش شدناما بیخیاله روز های بد , چاره ای نیست از این این نیز بگذرد زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 50 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 17:42

ساعت چهار صبحیه خواب منو از خواب بیدار کردکه باعث شد از خوابم که در خواب بودم بیدار شمخواب اول باهم خواب بودیم و خواب دوم تنها اما باهم در ارتباط بودیموقتی از خواب دوم هم پریدم یهو حس بدی بهم دست دادلعنتی خیلی احساسی بودانگار ماله دنیای دیگه ای بود شاید هم فقط رویام بودالان چرا هوا انقدر سرده؟تابستون تموم شد ؟ اه لعنتی بازم سرماسرما شده فوبیای این تن ، که زمانی بوده عاشق سرماتووی خوابم توو اوج سگ لرز سرمای تنم منو با جمله ایی به آغوش گرفتیبیاه بغلم گرم شو . ، انگار حسش تلپاتی بودانگار همزمان باهم با این حس پریدیم از خواببعد بهم پیام دادیماما باور نکردم و بعد از خواب پریدمحسش کردم همش روخیلی عجیب بودمن با این حس از خواب پریدم چون میدونستم واقعی نیستیا این دنیای لعنتی که توش گیر افتادم ، واقعی نیست .خدااااااااااااااالعنت به مغز روان پریش زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 13:51

خسته ام از تنهاییاما سکوت رو دوست دارماز شلوغی متنفرممکان های شلوغ نمیرمتنهایی منو درونگراتر از قبل کردباتلاقی که انتها ندارهو هیچ دیواری نمی‌بینی تا بهش چنگ بندازیو هیچ کسی رو نداری ، تا دستت رو بگیرهبخاطر ترس از دست دادن و شکسته شدن احساسات ،به دست کسی دست نمیدی. نیست درونگرای درون‌بین که بفهمه حرف منوهمه دنبال درگیری های پوچ زندگی هستنبه درونشون ، به روحشون اهمیت نمیدن و نمیفهمنشحتی اگه به سمتشون دست دراز کنی بازهم به همه چی شک میکنهو خیلی زود به این نتیجه میرسی دستت رو پس بکشی.قبل از اینکه غرورت له شهانگار کل دنیا بسیج شدن مانع بیرون اومدنت بشن،این تراژدی تبدیل به پارادوکس زندگیم شدهبا غم تنهایی گیر افتادم در باتلاق درونیدر افکار پیچیدم گیج و گم شدم بی شکپس بهتره فرو برم بیشتراینبار با اختیار و عمیق تر.غمناک ولی سرددردناک ولی سختتا انتها تنها.تا دیدار بعدیدر سرابی دیگر ،بدرود زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 13:51

اینجا جزیره ی منه در اقیانوس احساساتاسم من هست آیدینمن رو تک بعدی نبینچون نمی‌فهمی نوشته هامومن کوه هستماما حاصل درد و رنج هامجسمم پیرهذهنم دیوهعوارض عشقه دیگه.:::::««««»»»»:::::.جوونیم در انتظار جوونی گذشتمن از تمام بهار های زندگیم موندم عقباین روزا مسیر زندگیم شده شکل ذوزنقهروز ها تهی میشه میره ،   تا وقتی سایه ماه رو ببینهدو روز دیگه همه پیر میشیم ، تا وقتی ثانیه هم بمیرهشاید یه رول میریم ، تا شب رنگه صبح رو ببینههمه گل میشیم طوری که لحظه مارو بچینهدر آخر ، خاک میشیم ،تا خواسته هامون بمیره:::::::::::::::::::::::::::::نگران نباشاگه جواب مرامو رکب میگیریاگه توی خطاهای زندگیتم عقب میشینیاگه کام نمیده سیگارت، نم گرفته زیر باروناگه بریدیو دلت داره غرق غسه میشه ارومنگران نباش::::::::::::::::::::::::::::::::وقتی بودی بامن خوب بود حالم میدیدم ماه رو تو نگاهت حالا نیستی تو اما شکر خدا که خوبه حالت::::::::::::::::::::::::::::::::خیلی وقته فرقی بین شنبه هام با جمعه نیستخیلی وقته دیکه برام شب پنجشنبه نیستخیلی وقته هر روزم جمعستخیلی وقته هر روزم خستگی  هر روزم حس بد بیداری در تنهاییعادی شده جمعه بودنمروزهام پودر شدن دور شدن فراموش شدناما بیخیاله روز های بد , چاره ای نیست از این این نیز بگذرد زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 13:51